و بیماریهای عصبی از جمله سکته مغزی و آسیبهای نخاعی را با استفاده از EEG و چیپست های تعبیه شده در مغز درمان کند. گفته می شود گوگل به زودی وارد همکاری با این استارت آپ نوپا می شود.
برین کیو در واقع قصد دارد با استارتاپهایی مثل نورالینک که میلیاردر و کارآفرین منطقه سیلیکون ولی، یعنی ایلان ماسک پشت آن قرار دارد، وارد رقابت شود.
هنوز کاملاً به طور دقیق مشخص نیست استارتاپ ماسک با قرار دادن چیپهای الکترونیکیاش در مغز انسانها دقیقا چه هدفی را دنبال می کند، ولی درباره استارتاپ دیگری به نام کرنل میدانیم که قصد آنها «کشف و درمان بیماریهای عصبی به روشهایی نوین و هیجانانگیز است. هدف BrainQ هم «توسعه تکنولوژیهای هوش مصنوعی برای درمان ناتوانیهای نورولوژیک به روشهای نوآورانه» عنوان شده است.
هدف نهایی این دو استارتاپ هر چه که باشد، نقطه اشتراکشان در این است که هر دو روش رسیدن به اهدافشان از طریق کار گذاشتن چیپست در مغز بشر و متصل کردن آن به سیستمهای رایانهای است؛ امری که تبعات مختص به خود از جمله تغییر در حافظه، هوش، ارتباطات و سایر خصوصیات آدمی را دارد.
اما درباره BrainQ داستان متفاوت است. آنها به دنبال کاشتن مدارهای الکترونیکی در سرمان نیستند. آنها قصد دارند به روشهای غیرجراحی، دستگاههای ثبت و پایش امواج مغزی (EEG = الکتروانسفالوگرام) را برای کسب دادهها و آنالیز آنها با هدف استفاده در تحقیقات برای درمان بیماران سکته مغزی یا آسیبهای نخاعی، به سر بیماران وصل کنند.
سالیان سال است که پزشکان و متخصصان از دستگاههای EEG برای ثبت و پایش امواج مغزی استفاده میکنند. حتی استفاده از آنها توسط استارتاپها برای درمان بیماران هم موضوع جدیدی نیست؛ برای مثال استارتاپ NeuroLutions در حال کار بر روی توانبخشی بیماران فلج با استفاده از EEG بوده و استارتاپ NeuroPace هم از این تکنولوژی قدیمی برای تمرکز بر بیماران مبتلا به تشنج و صرع بهره میبرد.
استارتاپ BrainQ اعلام کرده که هنوز 2 سال برای رسیدن تمام و کمال به هدفش زمان نیاز دارد. آنها در حال حاضر در مرحله آزمودن دستاوردهای خود در آزمونهای بالینی بر روی انسان هستند و هنوز تا گرفتن مجوز FDA برای آغاز فروش عمومی سرویسهای خود در آمریکا فاصله دارند.
سخنگوی این استارتاپ میگوید که فعلاً در حال آزمایش بر روی سکته مغزی هستند. وی میگوید تا پیش از گرفتن مجوز سازمان غذا و دارو آمریکا، احتمالاً BrainQ به سراغ بازار سایر کشورها برود. BrainQ امیدوار است تا سال 2020 بتواند تاییدیه حضور در بازارهای آمریکا را از سازمان اف دی ای این کشور کسب کند.
مسئولان این استارتاپ نوپا میگویند که ممکن است بعداً به بررسی بیماری آلزایمر و حتی سندرومهای مربوط به کودکان بپردازند. حوزههایی که استارتاپ BrainQ میتواند با استفاده از تکنولوژی خود به آنها ورود پیدا کند، اصلاً کم نیست. ولی منطقی است با وجود رقیبان بسیار زیادی که در این حیطه فعالیت میکنند، جانب احتیاط از سوی استارت آپ برین کیو رعایت شود. به عنوان مثال استارتاپ NeuroLutions ابزاری ساخته که با اتصال مغز بیماران آسیبدیده ناشی از سکته مغزی به کامپیوتر و آنالیز امواج مغزیشان، به آنها این امکان را میدهد که بتوانند بعضی از اعضای بدنشان را جابجا کنند.
در مقایسه با استارتاپهایی مثل نورالینک یا کرنل که چیپست هایی را به روشهای جراحی در مغز افراد جاسازی میکنند، استارتاپ BrainQ برای کسب مجوز FDA راه سادهتری در پیش دارد، چرا که روشی که آنها استفاده میکنند، تقریباً هیچ ضرری برای فرد استفادهکننده نخواهد داشت و آنها تنها باید بتوانند ثابت کنند که تکنولوژیشان واقعاً همانطور که ادعا می کنند، عملکرد درستی دارد.
شتابدهنده گوگل در پاییز امسال تصمیم گرفت که با استارتاپ BrainQ همکاری کند. این استارتاپ همچنین توانسته تاکنون چیزی حدودی 3.5 میلیون دلار توسط سرمایهگذاران مختلف در کشور زادگاهش سرمایه جذب کند.
امیدواریم تکنولوژیهای جدید روزبهروز به درمان و توانبخشی بیمارانی که از بیماریهای گوناگون رنج میبرند، کمک بیشتری کنند تا کیفیت زندگی آنها بهبود یابد.