اگر قصد رشد دادن کسبوکارتان را دارید، باید زمان و پول کافی برای بازاریابی کنار بگذارید. البته سازمانهای بزرگی که از منابع کافی برخودارند، با مسالهی بخصوصی در این مورد مواجه نیستند و دغدغهی چندانی برای یافتن روشهای ارزان بازاریابی ندارند. این نوع کسب وکارها حتی ممکن است یک واحد مجزا و مجهز بازاریابی داشته باشند و یا میلیونها تومان بودجه را برای راهاندازی و ادارهی یک کمپین بازاریابی به شرکتهای ثالث اختصاص دهند.
اما اگر بودجهی کافی نداشته و با محدودیت زمانی برای بازاریابی روبرو باشید، چطور؟ آیا باید دست روی دست بگذارید و منتظر بمانید تا پول بیشتری وارد سازمانتان شود؟ البته که نه! در عوض، میتوانید کسب و کار خود را بدون صرف ریالی اضافهتر و به کمک ایدههای ارزان بازاریابی رونق دهید.
چه در یک میهمانی حضور داشته باشید یا در هواپیما بنشینید و در مسافرت باشید و چه در یک جلسهی مذاکرهی حرفهای حضور یابید، باید همیشه برای بازاریابی کسب و کار خود آمادگی داشته باشید. موثرترین راه برای بازاریابی ایدههای خود، مهارت در ارائهی به اصطلاح آسانسوری و توانمندی در متقاعد ساختن دیگران است. منظور از ارائهی آسانسوری، تبیین مختصر و مفید یک ایده و توانایی روشن کردن تمام منافع و جنبههای مهم آن ایده فقط طی ۱۰ تا ۳۰ ثانیه (مدتزمان تقریبی سوارشدن به آسانسور و پیاده شدن از آن) است. وجه تسمیهی این ارائهی آسانسوری از توانمندی در ارائهی قانعکنندهی یک ایده در مسیری به کوتاهی یک آسانسور میآید. بدیهی است که متقاعد کردن مردم در یک بازهی زمانی کوتاه، کار دشواری است. چرا که اکثر مردم نسبت به محیط خود بیتوجهاند و ممکن است براحتی نتوانید نظرشان را جلب کنید.
به گفتهی رابرت هرجاوک، کارآفرین و سرمایهگذار برنامهی مشهور تلویزیونی شارک تنک یا تُنگ کوسهها:
اگر بخت یارتان باشد تنها ۹۰ ثانیه فرصت دارید و اگر در این بازهی زمانی نتوانید طرف مقابل را با دیدگاهتان متقاعد کنید، احتمال موفقیت را از دست خوهید داد. ارائهی آمار و ارقام به نوبهی خود اهمیت دارد، اما تنها معیار ارائهی موفق نیست - بلکه باید به گونهای ایدههایتان را ارائه دهید که بازتابی از تخصصتان بوده و جوّ اعتماد را در میان طرفین ایجاد کند.
با این تفاسیر، چطور میتوان ارائهای درخور و متقاعدکننده داشت؟ کافی است که این مراحل را دنبال کنید:
اغلب اوقات زمانی که سخن از بازاریابی به میان میآید، ذهن ما ناخودآگاه به سمت کمپینهای بزرگ و در سطح کشوری معطوف میشود. اما گاهی باید در مقیاسی کوچکتر فکر کنیم و روندهای جاری در کف جامعهی خود را رصد کرده و به تناسب آن اقدام کنیم. آیا از پس هزینههای اسپانسری یک رویداد خیریه و پیادهروی عمومی یا حمایت مالی از یک لیگ کوچک محلی برمیآیید؟ آیا خیریه یا موسسهای عامالمنفعه سراغ دارید که بتوانید در آن به عنوان داوطلب فعالیت کنید؟ آیا میتوانید به کمک دیگر شرکتهای محلی، ترتیب یک میهمانی یا مراسم عمومی را بدهید؟ آیا میتوانید مجموعه کتابها یا اقلام تبلیغاتی مرتبطی مثل نشانگذار کتاب را به کتابخانهی محلی خود اهدا کنید؟ این قبیل اقدامات میتواند به ارتقای اعتبار و محبوبیت شما در جامعهی محلی منجر شود.
مشتریان ارجاعی، موثرترین و ارزانترین روش برای رونق یک کسب و کار جدید هستند. با این وجود، اغلب صاحبان کسبوکار مهارت لازم را در این زمینه ندارند. گاهی هم از ترس آنکه مشتریان فعلی دست رد به سینهی آنها بزنند، از مطرح کردن درخواست خود اجتناب میکنند.
خوشبختانه، راههای زیادی برای درخواست ارجاع وجود دارد. آن هم بدون آن که احساس ناخوشایند یا ناامیدکنندهای داشته باشید.
در ادامه به چند ایدهی ساده در این خصوص اشاره میکنیم :
شبکهسازی کلید موفقیت در کسبوکار است. بهعلاوه، شبکهسازی یکی از سریعترین، سادهترین و موثرترین راهها برای ایجاد ارتباطات معنیدار و سازنده است که میتواند به رونق روزافزون کسبوکار شما کمک کند. اگر تاکنون عضو یک شبکهی ارتباطی نبودهاید، وقتش رسیده که وارد مجامع صنفی یا اتاقهای بازرگانی شوید. همچنین میتوانید برای یافتن رویدادهای تخصصی در حوزهی فعالیت خود از سایتها و اپلیکیشنهای فعال در این زمینه استفاده کنید. بکوشید به عضویت مجامع حرفهای و سازمانها و انجمنهای صنفی و کارآفرینی درآیید.
سازمانهای محلی و منطقهای مانند اتاقهای بازرگانی، اغلب مجری برگزاری نشستها و نمایشگاههای تجاری در زمینههای تخصصی هستند. حالا که در زمینه ارائهی فروش مهارت دارید، پیش بروید و شرکت در این رویدادها را به تقویم خود اضافه کنید. همچنین از شرکت در نمایشگاههای صنعتی و تخصصی غافل نشوید. اما قبل از شرکت در نمایشگاه، شیوههای حضور موثر در این قبیل رویدادها را گردآوری و مطالعه کنید.
در هر کشوری از جمله ایران، ساز و کار خاصی برای ارزیابی جنبههای مختلف یک سازمان و اهدای جوایز به برترینهای هر بخش وجود دارد. جایزهی کنفرانس فناوریهای برندسازی، جایزهی کنگرهی سراسری نشان شایستهی ملی، جایزهی اجلاس سراسری رضایتمندی مشتری، گواهینامه همایش ملی کسبوکار، جایزهی جشنوارهی ملی فنآفرینی شیخ بهایی، جایزهی مدیریت فرآیند کسبوکار، جایزهی ملی تعالی سازمانی و جشنوارهی ملی قهرمانان صنعت ایران از جمله جوایز ایرانی است که به برترینهای هر حوزه اهدا میشود. این جوایز نه تنها نام کسبوکار شما را سر زبانها میاندازند، بلکه موجب افزایش اعتبار سازمانتان خواهند شد.
به نوشتهی رنزو کاستارلا از چهرههای مطرح در عرصهی کارآفرینی:
مردم چیزی را میخرند که بشناسند و آن را از کسی میخرند که به او اعتماد کنند. به همین دلیل، بازاریابی از طریق افراد تاثیرگذار (اینفلوئنسرمارکتینگ) در حال تبدیل شدن به یکی از محبوبترین استراتژیهای بازاریابی در دنیای مدرن است. افراد تاثیرگذار با استفاده از کانالهای دیجیتالی که در اختیار ما قرار دارد، میتوانند بهراحتی و تنها با لمس یک دکمه به معرفی محصولات و خدمات ما به میلیونها طرفدار خود بپردازند.
رنزو توصیه میکند که بجای کمیت و تعداد دنبالکنندگان چهرهها، روی کیفیت مخاطبان آنها حساب باز کنید. چرا که خروجی مخاطبان باکیفیت، نرخ تعامل بالاتر خواهد بود. علاوه بر این، باید مطمئن شوید که چهرهای را برای صنعت خود انتخاب کنید که بیشترین تناسب را با آن داشته باشد.
هنگامی که اینفلوئنسر مناسب با کسبوکار خود را شناسایی کردید، میتوانید تعدادی از محصولات یا خدمات خود را به رایگان و در ازای بررسی و معرفی از جانب آنها، در اختیارشان قرار دهید. این یک استراتژی بسیار محبوب و کاربردی است.
همکاری و مشارکت با سایر شرکتها در زمینهی ارائهی خدمات مکمل، راهکاری عالی برای معرفی کسبوکارتان به مخاطبان جدید است. میتوانید این هدف را از طریق روشهای آنلاین همکاری نظیر برگزاری وبینارهای مشترک یا میزبانی رویدادهای اختصاصی محقق کنید. در صورت مشارکت با یک کسبوکار محلی، میتوانید به سادگی کارتهای ویزیت، آگهیها یا بروشورهای خود را در محل فعالیت آنها قرار دهید و متقابلا شما نیز اقلام تبلیغاتی آنها را در محل خود داشته باشید.
باور کنید یا نه، بازاریابی تلفنی یا ایمیلمارکتینگ، همچنان روشی موثر برای مخاطبسازیاند و در عینحال هزینهی خاصی جز زمانی که صرف آن میکنید، روی دستتان نمیگذارند. اگر روی صندلی خود لم بدهید، کسی با شما تماس نخواهد گرفت. پس دست بهکار شده و خود به دنبال مشتری بروید.
برای جذب مشتری به این روش، باید نکاتی را رعایت کنید:
به جای آنکه فقط خودتان برای کسبوکارتان بازاریابی کنید، بخشی از این وظیفه را بر دوش واسطهها و فروشندگان قرار دهید. آنها در ازای دریافت حق کمیسیون برای فروش، برایتان مخاطبسازی و ایجاد مشتری میکنند. اگر این مسیر را برای رونق کسبوکارتان در پیش گرفتهاید، اطمینان یابید که ساختار قیمتگذاریتان بتواند هزینههای پورسانت و کمیسیونهای فروش را در تعیین بهای محصول لحاظ کند.
فرصتهای فراوانی برای صحبت کردن در برابر مخاطبان وجود دارد. کنفرانسهای صنعتی، سازمانهای عامالمنفعه، انجمنهای تجاری محلی، مدارس، دانشگاهها، شهرداریها و کتابخانهها معمولا از جمله مراکزی هستند که همواره نیاز به سخنران و مربی دارند. در نتیجه، میتوانید با ایراد سخنرانیهای سودمند و مرتبط، به ترویج برند خودو افزایش اعتبار و شهرتتان بپردازید.
اگر در حال حاضر هیچ فرصتی برای سخنرانی کردن در اختیارتان نیست، خودتان این موقعیت را ایجاد کنید. برای برگزاری یک رویداد یا میزبانی یک کلاس آموزشی رایگان در کتابخانهی عمومی، دانشگاه، سرای محله و حتی محل دفتر خود برنامهریزی کنید. سپس، تعدادی آگهی چاپ کنید و آنها را در تابلوهای اعلانات عمومی در مراکزی مانند کتابخانهها و یا فرهنگسراها قرار دهید.
اگر وبلاگ و یا سایتی به نام خود ندارید، دست از کار بکشید و به سرعت یک نام دامنه مناسب را به نام خود ثبت کنید. این سادهترین و در عین حال بهترین راه برای فروش محصولات و رونق کسبوکارتان است – و بهعلاوه هزینهی آنچنانی هم به شما تحمیل نخواهد کرد.
حال اگر آدم دست به قلمی نباشید چطور؟ خوب، این موضوع آن قدرها هم مهم نیست. چرا که مردم بالاخره به شما روی خواهند آورد، زیرا آنها همیشه به دنبال دریافت توصیهها و راهکارهای دیگران در مورد چگونگی ساختن یک زندگی بهتر برای خود هستند. علاوه بر این، کتابها، دورهها و مطالبی وجود دارد که میتوانند به شما در بهبود مهارت های نگارشی و روشهای بهینهی تولید محتوا کمک کنند.
برای وبلاگها و نشریات صنعتی که نویسندهی مهمان میپذیرند، مقالهنویسی کنید. به این ترتیب میتوانید در کنار وبلاگنویسی، تجربهی خود را به مخاطبان حرفهای و همصنفیهایتان نشان دهید. مهمتر از همه، این نشریات شما را به دامنه وسیعتری از مخاطبان ارتباط خواهند داد.
کمپینهای تبلیغاتی هزینهبرند و گران تمام میشوند. اما برخی از سرویسهای آنلاین بویژه در حوزهی دیجیتالمارکتینگ میتواند هزینهی اجرای این کمپینها را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. با مطالعه آخرین رویدادها و ترندها در این حوزه، بکوشید بسترهای تبلیغاتی رایگان و کمهزینه را شناسایی و از آن استفاده کنید.
آیا قبلا محتوایی تولید کردهاید که حالا قدیمی شده باشد؟ اگر چنین است، میتوانید محتوای تولیدی قبلی خود را در قالبهای جدید مانند اینفوگرافی منتشر کنید. همچنین میتوانید مجموعهای از پستهای وبلاگیتان دربارهی موضوعی خاص را بصورت یک کتاب الکترونیک منتشر کنید. یا پادکستی جذاب و فیلمی آموزنده در مورد آن تولید و منتشر کنید.
کوپنها و کارتهای تخفیف، ابزاری عالی برای حفظ مشتریان قدیمی و وفادارساختن آنها و نیز جذب مشتریهای جدید هستند. میتوانید مشتریان قدیمی و جدیدتان را از طریق این کوپنها که دارای محدودهی زمانی مشخص برای استفاده هستند، تشویق به خرید کنید. این نکته را در نظر داشته باشید که باید تعداد کمی از مردم بتوانند از این کارتها استفاده کنند، تا به آنها حس خاص بودن و فوریت بدهد.
هدایای تبلیغاتی و مسابقات آنلاین، یک روش آزمودهشده و مطمئن برای ایجاد آگاهی از برند و معرفی کسبوکار شما به مشتریان بالقوه هستند.در حالت ایده آل، میتوانید از محصولات یا خدمات خود بهعنوان جایزه استفاده کنید. مثلا میتوانید امکان اشتراک و مصرف یک سالهی محصولات و خدماتتان را در اختیار برندگان رقابت قرار دهید. تبلیغات و اعلام برندگان مسابقه را در شبکههای اجتماعی صورت دهید.
شاید در این اوضاع و احوال اقتصادی، سخاوتمندی بدترین پیشنهاد ممکن به نظر برسد. اما حتیالمقدور از ارائهی نسخهی آزمایشی از خدمات خود یا اهدای نمونهی رایگان از محصول خود به مشتریانتان دریغ نکنید. اگر آنها محصولتان را دوست داشته باشند، مشکلی با خرید بیشتر نخواهند داشت. چرا که قبل از آنکه مجبور شوند پولی بپردازند، آن محصول را امتحان کرده و پسندیدهاند.
قبل از هرچیز نسبت به درج اطلاعات کسب و کار خود در دایرکتوریها و راهنماهای مشاغل و نیز موتورهای جستجو، و همچنین ایجاد صفحهی ویژه در فیسبوک، لینکدین یا توییتر اقدام کنید. بکوشید که محتوا و اطلاعات آن از قبیل آدرس وب سایت، نشانی دفتر، نشانی نمایندگان فروش، و اطلاعات تماس بهروز و درست باشد.
ایمیل، همچنان ابزاری کاربردی و موثر است. در واقع، ایمیل یکی از روشهای ارتباطی مطمئن و مورد تایید در میان مشتریان است. به این ترتیب، همواره نسبت به تکمیل و بروزرسانی بانک ایمیل خود اهتمام جدی داشته باشید. میتوانید تعداد ثبتنامیهای جدید و اعضای خبرنامه را با مشوقهایی مثل امکان دانلود رایگان کتابهای الکترونیکی افزایش دهید. پیشنهاد ما این است که برای ارسال ایمیل از سرویسهایی مثل میلچیمپ و یا کانستنتکانتکت و یا سرویسهای مشابه ایرانی استفاده کنید. کافی است، یک خبرنامهی منحصر به فرد تنظیم کنید که دارای محتوای متنوعتری نسبت به وبلاگتان باشد، تا به این ترتیب مشترکینتان نیز احساس خاصی و متمایز داشته باشند.
تحقیقات مرتبط با نورومارکتینگ یا همان بازاریابی عصبپایه نشان میدهد که درج تبلیغات روی وسایل نقلیه متحرک مثل بدنهی اتوبوسهای شهری و نیز خودروهای سواری، روش تبلیغاتی موثری است. کافی است تعدادی اقلام تبلیغاتی کاربردی مانند آفتابگیر خودرو یا برچسبهای تزیینی تهیه و روی بدنه و شیشه اتومبیل خود نصب کنید یا آن را در اختیار کسانی بگذارید که مایلند این کار را برای شما بکنند. میتوانید در ازای این کار، خدمات و یا محصولاتتان را به صورت محدود و رایگان در اختیار تبلیغاتچیهای خود قرار دهید- اما قبل از هرچیز مطمئن شوید که نام کسب و کار و اطلاعات تماستان در این اقلام تبلیغاتی درج شود.
به لطف وجود خدمات آنلاین طراحی و چاپ، میتوانید کارت ویزیت منحصر به فرد خود را با قیمتی مناسب و معقول تهیه کنید. به این ترتیب، هر زمان که کسی را ملاقات میکنید، میتوانید یک کارت ویزیت تقدیم او کنید. کارت ویزیت شما در حکم ویترین کسبوکارتان است و یکی از اقلام مهم تبلیغاتی به شمار میرود که هزینه آنچنانی برای شما نخواهد داشت.
پلتفرمها و سرویسهای زیادی از جمله امکان لایو اینستاگرام برای پخش زندهی رویدادهای جاری در سازمان از جمله نمایش پشت صحنهی تولید و لانچ محصولات جدید، فیلمهای آموزشی، ویدیوهای "مراحل و چگونگی ساخت محصولات" و یا پوشش زنده رویدادهای محلی و همایشهای داخلی وجود دارد. میتوانید از ویدیوهای زنده برای جذب مشتری و ارتباط صمیمانه و گرم با مخاطبان و نیز آموزشهای کاربردی به آنها استفاده کنید.
مهمترین قصد سئو یا بهینه سازی سایت در هر کسبوکار آنلاین افزایش رتبه سایت در گوگل و و بالا بردن رنک سایت در سایر موتوهای جستجو میباشد. خدمات سئو در واقع روش صحیح استراتژی برای ارتقا و بالا بردن رتبه سایت در سرچ موتورهای جستجو میباشد و به افزایش عناصر مهم یک سایت در نتایج موتورهای جستجو همانند گوگل می پردازد به چهره کلی میتوان نتیجه گرفت که اگر بالا آمدن رتبه سایت در گوگل نتیجه دسته باشد در بقیه موتورهای جستجو هم رتبه مناسبی آن سایت دریافت میکند. SEO یا به پارسی بهینه سازی وبسایت فرآیند سهولت نیست و نیازمند صبر ، فرهنگ و تجربه میباشد.
با بهینه سازی سایت و سئو سایت گواه رونق کسب و کار خویش باشید
سئو سایت و بهینه سازی سایت برای هر کسب و کاری زیاد مهم و بایسته میباشد. برای روش افزایش بازدید از گوگل باید مدیران و نویسندگان سایت فاکتورهای بسیاری را رعایت کنند لغایت بتوان به شکل بنیادی و سازماندهی بر پای بست، استانداردهای جهانی، سایت را در نتایج و جستجوی گوگل بهینه سازی ارائه کرد و مایه افزایش رتبه سایت و کسب رتبه ابتدا موتور جستجوی نظیر Google شد. شفا سئوی یک وبسایت شغل زیاد فنی است که احتیاج به ادب بهروز و تجربه فراوان میباشد، و صرفا ارتقا سئو سایت و کسب رتبه در صفحه نخست گوگل کافی نیست و باید هر روز به پیگیری بهتر شدن سایت از جنبه های گوناگون بود این فرمایش جدا از آنکه به بالا بردن رتبه در گوگل کمک بسیاری میکند میتواند به شما در جهت افزایش رونق کاری و همینگونه به حفظ رتبه سایت تاثیر مثبت بگذارد. اما فراموش نکنید که به همین انگیزه رقبا هم همچون شما در سعی برای بالا بردن رتبه سایت در گوگل و کسب لینک های برتر در آن تلاش واپسین،انجام ناپذیری را صورت میدهند.
اگر از شما بخواهند بزرگترین موتور جستجوی جهان را نام ببرید در جواب چه پاسخی میدهید؟ مطمئنا بدون ذرهای تأمل میگویید: «گوگل». اما اگر از شما بخواهند دومین موتور جستجوی بزرگ دنیا را نام ببرید چه میگویید؟ شاید نام بردن از سایت تخصصی محتوای ویدئویی دور از ذهن باشد؛ اما پاسخ صحیح «یوتیوب» است. یوتیوب ماهانه ۱.۵ میلیارد کاربر آنلاین دارد و تنها محلی برای تماشای ویدئوهای طنز نیست؛ بلکه منبعی برای پاسخ به سؤالات کاربران است.
روزانه یک میلیارد ساعت از ویدئوهای یوتیوب در سراسر جهان دیده میشود و تحقیقات Ciscoنشان داده است تا سال ۲۰۲۱ حدود ۸۲ درصد حجم اینترنت ویدئو خواهد بود. تمام بازاریابان معتقدند ویدئو نقش مهمی در آیندهی بازاریابی ایفا خواهد کرد. سؤال این است که کسبوکار شما چگونه از مزایای ویدئو مارکتینگ بهرهمند خواهد شد؟ یوتیوب فرصت مناسبی برای بازاریابی ویدئویی برندها فراهم کرده است اما چگونه باید از آن استفاده کرد؟ چهار ایدهای که در ادامهی این مقالهیزومیت بررسی میکنیم به ساختن ویدئوهای جالب، خلاق و درگیرکننده کمک میکنند.
ویدئوها پلتفرم مناسبی برای پاسخ دادن به سؤالات هستند. سؤالهای مشترک مشتریهای برند و همچنین سؤالهایی را که خجالت میکشند بپرسند در نظر بگیرید. بهعنوان مثال یک رستوران میتواند ویدئویی در مورد آداب انعام دادن به کارمندان رستوران تهیه و آپلود کند. یک طراح جواهر میتواند ویدئویی در مورد نحوهی تعویض باتری ساعت در اختیار عموم قرار دهد. یک پیمانکار میتواند نحوهی اندازهگیری مساحت اتاق را در یک ویدئو آموزش دهد. این ویدئوهای نحوهی انجام کار برای نمایش در جلسات مهم شرکت مناسب نیستند بلکه شرکت را بهعنوان منبع خوبی از اطلاعات مفید به کاربر معرفی میکنند.
نشان دادن تفاوت محصولات یکی دیگر از ایدههای جالبی است که برای ساختن ویدئو مورد استفاده قرار میگیرد. در یک ویدئو شرایط استفاده از هر محصول برند و جزئیات کار با آن را برای کاربر توضیح بدهید. این ویدئوها کمک میکنند مشتری راحتتر بین انتخاب محصولات تصمیم بگیرد و از خرید خود راضی باشد.
گاهی اوقات محصولات تبلیغشده در یوتیوب بسیار پیچیده هستند. ویدئوهایی درست کنید و در آنها بگویید هنگام خرید چه معیارهایی باید مورد توجه قرار بگیرند. ویژگیهای کلیدی محصول، حدود قیمت و سؤالهایی را که باید از فروشنده پرسیده شود، بهطور کامل بیان کنید.
تبلیغ ویدئویی محصول باعث میشود مشتری نسبت به خرید محصول مصمم شود یا آن را برای همیشه کنار بگذارد. بهعنوان مثال در یک ویدئو به مخاطبان نشان دهید نصب و استفاده از محصولی که تولید کردهاید تا چه اندازه آسان است. در این ویدئوها روی نمایش ویژگیهای اصلی تمرکز کنید؛ اما ویژگیهای جانبی و فرعی را نیز به طور کامل توضیح دهید. نشان دادن میانبرهای نرمافزار و جیب مخفی لباس نمونههایی از ویژگیهای فرعی محصول هستند.
با اضافه کردن ویدئو به استراتژی بازاریابی، کسبوکار شما نیز بخشی از ترافیک حجیم یوتیوب یا دیگر سرویسدهندهها را به خود اختصاص خواهد داد. مراحل حضور مشتری در هر مرحله از کسبوکار را در نظر بگیرید و برای هر مرحله محتوای ویدئویی تولید کنید. بعد از آماده شدن چند ویدئو، آنها را به اشتراک بگذارید و برای بالا بردن تعداد بینندهها تلاش کنید. از ویدئوهای خلاقانه برای پاسخ به سؤالها و معرفی آپدیتهای محصول استفاده کنید. برای هر ویدئو اقدام به عمل مناسبی در نظر بگیرید، توضیحات متنی مناسب تهیه کنید و تصویر بندانگشتی (Thumbnail) مناسبی برای نمایش محتوای ویدئو تهیه کنید.
هنگامیکه میخواهید کمپین بازاریابی دیجیتال خود را راهاندازی کنید، کافی نیست که روی صفحات فرود و افزایش ترافیک وبسایت متمرکز شوید. شما باید راهی پیدا کنید که این بازدیدکنندگان را به مشتریان واقعی تبدیل کنید. برخلاف آنچه در ظاهر به نظر میرسد، بهینهسازی نرخ تبدیل کار آسانی نیست و باید جزئیات آن را با آگاهی کامل پیش برد.
نرخ تبدیل معادل با درصدی از مشتریان بالقوه یا بازدیدکنندگان وبسایت است که اقدام خاصی انجام میدهند یا هدف مطلوبی را برآورده میکنند. این اقدامات ممکن است عضویت در خبرنامه، پر کردن فرم، درخواست اعتبار یا در بهترین حالت، خرید محصولات و خدمات شرکت را شامل شود. نرخ تبدیل بالا به این معنی است که شما بازاریابی موفق داشتهاید: مردم به پیشنهادات شما علاقهمندند و میتوانند آنها را به سهولت به دست آورند.
اغلب اوقات فرایند تبدیل مخاطبان بالقوه، به شکل یک قیف نمایش داده میشود. گرچه منابع مختلف، فازهای متفاوتی برای این قیف در نظر میگیرند، اما هدف اصلی تصویر کاملاً یکسان است: هدایت مشتریان از مرحلهی آگاهی به مرحلهی عمل. درک نحوهی مدیریت هریک از این مراحل به شما کمک میکند خودتان را در جایگاه برتر فروش قرار دهید.
تست A/B (تست تقسیم) یکی از تکنیکهای افزایش نرخ تبدیل وبسایت است و میتواند بازدیدکنندگان شما را به مشتری تبدیل کند. اگر شما دو عنوان یا تیتر مختلف برای صفحهی وبسایت خود در دست دارید و در انتخاب گزینهی بهتر مردد هستید، میتوانید از این آزمون استفاده کنید. بهاینترتیب که دو نسخهی ابتدایی از صفحهی وبسایت آماده میکنید و هر عنوان را به یکی از آنها میافزایید. تست A/B پنجاهدرصد ترافیک وبسایت را به صفحهی اول و نیم دیگر را به صفحهی دوم میفرستد. شما در هر صفحه، یک دکمهی اقدام به عمل جایگذاری میکنید و درنهایت حساب میکنید که هرکدام، چقدر نتیجهبخش بوده است. صفحهای که تبدیل بیشتری داشته، یعنی افراد بیشتری از طریق آن اقدام کردهاند، تیتر مطلوب شما را ارائه میکند.
تست A/B ریسک تصمیمگیری شما را کاهش میدهد و درعینحال راه را برای خلاقیت و کشف فرصتهای جدید باز میگذارد. شما باید در هر زمان، حداقل یک تست A/B (و در بهترین حالت چندین تست) در وبسایت شرکت اجرا کنید؛ زیرا درزمینهی بازاریابی، طراحی محصول و وبسایت، هرگز نمیتوان به یک نتیجهی حتمی رسید و آزمونهای مداوم به شما کمک میکند عملکرد خود را روبهجلو اصلاح کنید.
بهجای اینکه فاکتورهای تعیینکننده را «حدس» بزنید، بهتر است از دادههای موجود استفاده کنید و مهمترین پروژههایی را که باید روی آنها تمرکز کنید، بیابید.
بسته به اینکه شرکت شما در کدام مرحلهی رشد است و ساختار سازمانی شما چیست، دادههای مختلفی در دست دارید. بهعلاوه میتوانید اطلاعات رویدادها را از Google Analytics استخراج کنید. البته بعضی از عناصر صفحهی وب تأثیر بیشتری در روند تبدیل دارند و اگر تازه کارتان را شروع کردهاید، میتوانید این موارد را مورد تست A/B قرار دهید:
پتانسیل نرخ تبدیل شما به ارزشی بستگی دارد که برای مشتریان ایجاد میکنید. اما گزارهی «ارزش» دقیقاً به چه معنا است؟
ارزش،همان انگیزه و دلیل اصلی است که یک مشتری بالقوه را به خرید از شما وامیدارد. به این نکته توجه کنید: مشتریان نهتنها میخواهند بدانند چرا باید یک محصول را بخرند، بلکه میخواهند بدانند چرا باید آن محصول را از «شما» خریداری کنند.
بسیاری از بازاریابان تلاش میکنند با تغییر عناصر صفحه مانند رنگها و اندازه فونت، اشکال دکمهها، عکسها، انگیزهها و ...، نتایج را بهبود دهند. درحالیکه شما باید در اولین قدم خود، روی گزارهی ارزش تمرکز کنید.
اگر صفحه اصلی یا صفحه محصول شما، صرفاً حاوی پیام «خوشآمد» باشد، یا فقط نام شرکت و محصولات را لیست کند، شما پیشاپیش شکست خوردهاید. توجه داشته باشید که گزارهی ارزش، معادل با محصول شما نیست.
پیشنهاد شما، باید برندتان را از سایر رقبا متمایز کند. ممکن است در همهی جهات بهجز یک جهت، با رقیب همگام باشید. شما حداقل به یک عنصر ارزشآفرین نیاز دارید که به انگیزهی مخاطبان تبدیل شود.
یک پیشنهاد ارزشمند، بازتابدهندهی ویژگیهای انحصاری یک برند است. پیشنهاد قدرتمند شما، باید به ارتباط مؤثر با مشتریان منجر شود و اهداف مطلوب شما را برآورده کند. به همین دلیل بهتر است پیشنهاداتی را که تاکنون ارائه دادهاید بررسی کنید، اثربخشی آنها را بسنجید و در صورت لزوم از تست A/B استفاده کنید. گزینهی نهایی باید در یک عبارت واحد، ایدهی شما را بهطور واضح و قطعی بیان کند.
فاکتور کلیدی متقاعدسازی مشتریان، وضوح و صراحت است. فرض کنید یک وبسایت، گزارهی ارزش خود را با چنین جملهای بیان میکند :« اتوماسیون بازاریابیِ درآمد محور و راهکارهای اثربخشی فروش غیر مشارکتی در طول سیکل درآمد» این جمله واقعاً چه مفهومی را میرساند؟ آیا متوجه میشوید که این شرکت چهکاری انجام میدهد و چگونه ممکن است برای شما مفید واقع شود؟
سعی نکنید مردم را با اصطلاحات تجاری و تخصصی پیچیده، تحت تأثیر قرار دهید؛ زیرا این روش واقعاً ناکارا است.
شما محتوای خود را برای مردم مینویسید؛ یعنی افرادی که وبسایت شما را میخوانند. مدیران بازاریابی و مدیران خرید نیز در همین گروه قرار دارند. پس محتوای خود را نه برای شرکتها، بلکه برای مردم تنظیم کنید.
هر محتوا یا پیشنهادی که ارائه کنید، مخالفانی خواهد داشت. صرف نظر از اینکه این مخالفتها آگاهانه باشد یا خیر، پذیرش پیشنهاد شما را مورد تردید قرار میدهد. رفع این مشکلات در فروش فیزیکی بسیار آسانتر است، زیرا مستقیماً با مخاطب صحبت میکنید و نگرانی او را برطرف میسازید. اما در بازاریابی آنلاین، بهتر است تمامی تردیدهای محتمل را در نظر بگیرید و پیشاپیش به آنها پاسخ دهید.
در مرحلهی اول، فهرستی از تمامی مخالفتها و تردیدهای مشتریان فراهم کنید و در مرحلهی بعد، اطلاعات لازم و تکمیلی را به محتوای فروش خود اضافه کنید. فهرست شما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
یکی از راهکارهای مفید، این است که با یک نظرسنجی، میزان رضایت یا دلسردی بازدیدکنندگان را بسنجید و بازخورد واقعی آنها را در لحظه، یعنی درست زمانی که از وبسایت شما دیدن میکنند؛ دریافت کنید.
فرض کنید زمانی که در خیابان راه میروید، شخص ناشناسی بهصورت اتفاقی به شما پیشنهاد بدهد که یک تبلت را با قیمتی بسیار مناسب از او خریداری کنید. شما میدانید که با معاملهی خوبی روبرو هستید؛ بااینحال بهاحتمالزیاد این پیشنهاد را نمیپذیرید، زیرا به او اعتماد ندارید. زیگ زیگلارمیگوید مردم به چهار دلیل از شما خرید نمیکنند:
۱) پول کافی ندارند.
۲) به محصول شما نیاز ندارند.
۳) عجلهای برای خرید ندارند.
۴) به شما اعتماد ندارند.
شما نمیتوانید سه دلیل اول را تغییر دهید، ولی میتوانید اعتمادسازی کنید. به گزارش لابراتوار دانشگاه استنفورد، اضافه کردن عناصر زیر به وبسایت، اعتماد مشتریان را افزایش میدهد:
امکاناتی فراهم کنید که معاملات و تجارت با شما را آسان میکنند. کاربران نباید برای خرید، سردرگم شوند. آیا یک فرد مسن، میتواند در عرض یکی دو دقیقه، از وبسایت شما خرید کند؟
در هر صفحه، مشتریان را به سمت عمل مورد نظر خود هدایت کنید. راهنمای گامبهگام خرید، مهمترین لینک وبسایت شما است.
گزینههای متعددی پیش روی کاربران قرار ندهید. طبق تئوری «پارادوکس انتخاب»، هرچه مشتریان گزینههای قابل انتخاب بیشتری داشته باشند، احتمال اینکه هیچ خرید نکنند بیشتر است. اگر محصولات متنوعی عرضه میکنید، فیلترهای مؤثرتری فراهم کنید. مخاطبان بالقوه نباید وقت زیادی صرف پیدا کردن محصول مناسب کنند.
کاربران را مجبور نکنید برای اولین خرید خود، در سایت ثبت نام کنند. به آنها اجازه دهید اولین تجربهی خود را بهعنوان کاربر مهمان تست کنند.
در صورت امکان خدمات ارسال رایگان را پیشنهاد کنید. این گزینه در سراسر جهان محبوبترین انگیزهی خرید محسوب میشود.
همیشه شک و تردید مردم را مفروض بدانید و هر ادعا یا گزارهی ارزش خود را با شاهد و مدرک اثبات کنید. مدارکی که میتوانید ارائه دهید عبارتاند از:
شما میخواهید مخاطبان روی یک اقدام خاص متمرکز شوند، نه اینکه با حواشی وبسایت سرگرم شوند. آیا آیتمهایی در صفحهی اول وبسایت شما وجود دارد که حواس مشتریان را منحرف کند؟
ورودیهای بصری و گزینههای عملی، بهاحتمال بیشتری مشتریان را متمرکز نگه میدارد. لینکها و اطلاعات غیرضروری را به حداقل برسانید تا نرخ تبدیل بالاتری کسب کنید. به بیان ساده، همهی جزئیات صفحات فرود و محصول، باید به نحوی مشتری را به خرید ترغیب کند.
صفحهی محصول، صفحهی هدف و صفحات آگهی شما، باید حاوی دکمههای کال تو اکشن (CTA) مؤثری باشند. بهطورکلی یک دکمه، مخاطب را به مرحلهی بعدی مورد نظر هدایت میکند. معمولاً عباراتی نظیر نامنویسی فوری، اطلاعات بیشتر یا خرید فوری، اسامی خوبی برای یک CTA قوی و مؤثر هستند. اما شما باید پیش از نامگذاری، عباراتی را مد نظر قرار دهید که به برند، سرویس یا محصول شما مرتبط هستند. بهعلاوه، اگر میخواهید این ابزار واقعاً به نرخ تبدیل شما کمک کند، باید نامی را انتخاب کنید که خواستهی شما را صریح و روشن به مشتریان نشان دهد. این عبارت باید بزرگ و خوانا باشد. رنگ دکمه را نیز متضاد با سایر اجزای صفحه انتخاب کنید.
تحقیقات نشان میدهد که عموم مردم پیش از خرید کردن، محصولات مختلف چندین برند را با یکدیگر مقایسه میکنند. بهندرت اتفاق میافتد که کسی قبل از تحقیق و بررسی سایر رقبا، مستقیماً محصول شما را خریداری کند. به همین دلیل بهتر است خودتان پیش از مخاطبان، محصولات را نمونههای رقابتی شرکتهای دیگر مقایسه کنید.
نکته اینجا است که اغلب مردم، بدون تعمق زیاد فقط قیمت و ویژگیهای اصلی محصولات را مقایسه میکنند. بهعنوانمثال هنگام انتخاب یک میزبان وب، به فضای سرور و پرداخت ماهیانه نگاه میکنند و این دست شما را بهعنوان یک متخصص بازمیگذارد تا متوجه شوید باید چه چیزهایی را در اولویت قرار دهید. ترجیحاً فاکتورهایی را که از مزیت بیشتری برخوردارند، پررنگ کنید و اگر قیمت محصول شما بالاتر از سایرین است، علت آن را توضیح دهید.
شیوهی سنتی مقایسهی محصولات، درج مشخصات آنها در یک جدول است. ولی شما میتوانید راههای بهتر و خلاقانهتری برای این کار پیدا کنید.
یکی دیگر از مزایای اضافه کردن صفحهی مقایسهی محصول، این است که کاربران را از ترک وبسایت شما بازمیدارد. اگر آنها بتوانند چندین محصول را همزمان کنار یکدیگر مشاهده کنند، چرا باید به وبسایت دیگری بروند؟ این امر همهی بازدیدکنندگان اتفاقی را در وبسایت شما نگه نمیدارد، ولی مسلماً بخشی از آنها را برنده خواهید شد.
هیچ معامله و تراکنشی خالی از ریسک نیست و شما باید پیشنهاد یا ضمانتنامهای ارائه کنید که این ریسک را تا حد ممکن کاهش دهد. بهعنوانمثال یک فستفود اعلام میکند که سفارش پیتزا را در عرض ۳۰ دقیقه تحویل میدهد و در غیر این صورت اصلاً پولی دریافت نمیکند. زمان تحویل، یکی از نگرانیهای مشتریان است و این تضمین، ریسک معامله را کاهش میدهد. در حقیقت این فستفود اعلام میکند که نهتنها پول مشتریان را بازمیگرداند، بلکه به آنها پاداش هم میدهد. این روش قویترین نوع تضمین محسوب میشود و ضمانت جبران دارد. شما نیز میتوانید به کمک تست A/B، بهترین راهکار کاهش ریسک را برای کسبوکار خود پیدا کنید.
نکتهی پایانی اینکه اغلب برندها به حدی روی کمپینهای بازاریابی دیجیتال متمرکز میشوند که فراموش میکنند عملکرد تاکتیکهای خود را بسنجند. به یاد داشته باشید که معیارهای کلیدی بازاریابی مانند نرخ کلیک، نرخ بازده، تعداد بازدید از صفحات و اثرگذاری ابزارها را ارزیابی کنید. هدف نهایی همهی فعالیتهای بازاریابی، افزایش میزان فروش است و بهینهسازی نرخ تبدیل به شما کمک میکند استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را با توجه به فاکتورهایی که عملکرد بهتری دارند، اصلاح کنید.
اگر چند دقیقهای در اینستاگرام به مشاهدهی تصاویر تبلیغاتی برندها اختصاص دهید، قطعا متوجه انواع برندهایی خواهید شد که نام بزرگی ندارند اما محصولاتشان جذاب هستند و توجه شما را به خود جلب میکنند. این روند در سالهای اخیر رشد زیادی داشته است و بهمرور، برندهای فروش مستقیم، جایگاه خود را در بازار تثبیت میکنند.
اسکات بلسکی، مدیر طراحی و اجرای محصول در شرکت ادوبی و مؤسس استارتاپ Behance در این مقاله به بررسی این برندها و روند گسترش آنها پرداخته است. او معتقد است در دهههای گذشته، تمرکز کارشناسان و متخصصان بازاریابی روی برندهای بزرگ بوده و از فاکتورهایی مانند مقیاسپذیری، تأثیرات شبکهای و قدرت فروش در آمازون برای آنالیز آنها استفاده شده است.
تا سالها تصور بر این بود که برندهای بزرگ توسط شرکتها و برندهایی که توجهی جدی به علایق مصرفکنندگان دارند، منسوخ خواهند شد. اما روند شبکههای اجتماعی نشان میدهد که هر دو بخش برندهای سنتی و مدرن باید با هزاران میکروبرند جدید رقابت کنند. این برندها هزینهی عملکردی پایین، طراحی ویژهی محصول برای مشتری و روشهای خاص جذب مشتری دارند که زنگ خطر را برای برندهای بزرگ به صدا درخواهد آورد. به عقیدهی بلسکی کارشناسان از توجه به روند طولانی پیشرفت میکروبرندها غافل شدهاند.
تعداد بالای میکروبرندها و بازاریابی مؤثر آنها، بیش از تصور هر کارشناس بازاریابی روی دنیای تجاری تأثیر خواهد گذاشت. این برندها با تمرکز دقیق روی بازار مورد نظر، تولید محصول تنها در زمان نیاز و استفاده از رسانههای اجتماعی، مخاطبان خود را در هرکجا که باشند پیدا و آنها را به خرید تشویق میکنند.
البته پدیدهی برندهای کوچک مسئلهی جدیدی نیست. اما در گذشته، این برندها همیشه کوچک میماندند و سود عملکردی پایینی داشتند. این در حالی است که میکروبرندهای کنونی تا ۱۰ میلیون دلار فروش را تجربه کردهاند و حاشیهی سود بالایی داشتهاند. سؤال اصلی این است که چه چیزی باعث ایجاد این موج تجارت شده و پیامدهای آن چه مواردی خواهند بود؟
یک نکتهی اساسی در مورد این برندها آن است که عموم آنها انبار ندارند. این تولیدکنندههای کوچک با زنجیرههای تأمینی که توانایی تولید و ارسال بستههای کوچک کالا دارند، همکاری میکنند. عموم آنها شرکایی در کشور چین دارند. برخی از این برندها بدون برنامهریزی برای تولید، محصول اولیه را طراحی کرده و به نمایش گذاشتهاند؛ آنها سپس به مشتریان اعلام کردهاند که تا تأمین مرحلهی اول موجودی انبار و ارسال محصولات، به چند ماهی زمان نیاز خواهند داشت.
با توجه به برنامهریزی گفتهشده، این شرکتها میتوانند چند برند را بهطور همزمان معرفی کنند و تنها روی آن مواردی که استقبال بیشتری داشته تمرکز کنند. این استراتژی باعث میشود که این برندها سرعت رشد و افول بالایی داشته باشند. نکتهی مهم این که اکثر آنها با دقت زیادی هزینههای جذب مشتری و حفظ آن در اینستاگرام را مورد مطالعه قرار میدهند.
تبلیغات این برندها با تمرکز بر فاکتورهایی همچون سن، موقعیت جغرافیایی و همچنین علایق مشتریان در اینستاگرام انجام میشود. علاوه بر آن این برندها به جذب مشتری یکدیگر نیز کمک میکنند. وقتی شما به یکی از برندها علاقهمند میشوید و آن را دنبال میکنید، برندهای دیگر نیز شما را پیدا میکنند و هدف تبلیغات خود قرار میدهند.
این نوع جذب کاربر باعث میشود که برندها بهمرور محصولات خود را نیز بسته به تنوع کاربران تغییر دهند. آنها بیش از کاربران از علایقشان خبر دارند و به اطلاعاتی پیچیده (کلاندادهی اینستاگرام) دسترسی دارند.
سؤال نهایی این است که برندهی رقابت در دنیای میکروبرندها چه کسی خواهد بود؟ شبکههای اجتماعی که واقعا اجتماعی باشند و کشف و تجربهی موارد مربوط به سبک زندگی را ممکن کنند، برای این برندها بهترین گزینه هستند. قطعا بهترین انتخاب در این حالت، شبکهی اجتماعی اینستاگرام است.
البته پینترست هم این پتانسیل را دارد که در کشف و گسترش فعالیت میکروبرندها مفید واقع شود. تنها نکتهی مورد بحث حریم خصوصی افراد است که همیشه مسئلهای نگرانکننده خواهد بود.
در بخش فروشندهها قطعا برندهی نهایی طراحان هستند. افرادی که میتوانند بهسرعت برندها را توسعه دهند و طراحی را در مرکز توجه شرکت قرار دهند. شرکتهای فعال در زمینهی تأمین مواد، بستهبندی و نقل و انتقال محصولات و از همه مهمتر، توسعهی پلتفرمهای آنلاین برای این برندها نیز میتوانند از این فرصت بهترین بهره را ببرند. در مورد سرمایهگذاران ویسی نیز به نظر نمیرسد که این برندها نیازی به سرمایهی آنچنانی داشته باشند و عموما با سرمایههای شخصی و در حالت بوتاسترپ رشد میکنند.
تنها نکتهی باقیمانده در مورد این میکروبندها، کیفیت محصولات است. کاربران تجربهی خوشایندی از محصولات ارزانقیمت ساخت چین ندارند. همین حقیقت باید زنگ خطری برای برندهایی باشد که قصد دارند با قیمت پایین بازارهای ناب را از آن خود کنند. آنها شاید در ابتدا به موفقیت نسبی برسند؛ اما بهسرعت توسط برندهایی با محصولات باکیفیتتر از صحنهی رقابت حذف خواهند شد.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که در کنار تمام بازیگران این پدیدهی جدید، طراحان نقش مهمتری ایفا میکنند. آنها بدون تحمل فشار زیاد از سمت کارفرما یا رقبای بزرگ، ایدههای خود را شکل میدهند، آنها را آزمایش میکنند و در نهایت به مرحلهی اجرا میرسانند. نکتهی کلیدی این است که خلاقیت و هوش طراحان، کلید موفقیت برندها در آینده خواهد بود.